معنی نگران بودن، منتظر بودن، درجستجو بودن، بیمار بودن, معنی نگران بودن، منتظر بودن، درجستجو بودن، بیمار بودن, معنی j;cاj fmbj، kjت'c fmbj، bc[sت[m fmbj، fdkاc fmbj, معنی اصطلاح نگران بودن، منتظر بودن، درجستجو بودن، بیمار بودن, معادل نگران بودن، منتظر بودن، درجستجو بودن، بیمار بودن, نگران بودن، منتظر بودن، درجستجو بودن، بیمار بودن چی میشه؟, نگران بودن، منتظر بودن، درجستجو بودن، بیمار بودن یعنی چی؟, نگران بودن، منتظر بودن، درجستجو بودن، بیمار بودن synonym, نگران بودن، منتظر بودن، درجستجو بودن، بیمار بودن definition,